النساء
وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِّنْهُمْ ۖ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا 66 وَإِذًا لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا 67 وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا 68 وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا 69 ذَٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا 70 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُوا جَمِيعًا 71 وَإِنَّ مِنكُمْ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُن مَّعَهُمْ شَهِيدًا 72 وَلَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِّنَ اللَّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُن بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيْتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا 73 ۞ فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۚ وَمَن يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا 74
آماده ساختن مؤمنان براى جهاد
به دنبال بحثى که در آیات قبل، درباره خوددارى منافقان از شرکت در صفوف مجاهدان بود، در این آیه، و چند آیه دیگر که به دنبال آن مى آید، افراد با ایمان با منطق مؤثر و هیجان انگیزى به جهاد در راه خدا دعوت شده اند.
و با توجه به این که این آیات در زمانى نازل شده که دشمنان گوناگونى از داخل و خارج، اسلام را تهدید مى کردند، اهمیت این آیات در پرورش روح جهاد در مسلمانان روشن تر مى گردد.
در آغاز آیه مى فرماید: «آنهائى باید در راه خدا پیکار کنند که آماده اند زندگى پست جهان مادّه را با زندگى ابدى و جاویدان سراى دیگر مبادله نمایند» (فَلْیُقاتِلْ فی سَبیلِ اللّهِ الَّذینَ یَشْرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالآخِرَةِ).
یعنى تنها کسانى مى توانند در صف مجاهدان واقعى باشند که آماده چنین معامله اى گردند، و به راستى دریافته باشند که زندگى در جهان مادّى ـ آن چنان که از کلمه دنیا (به معنى پست تر و پائین تر) بر مى آید ـ در برابر مرگ افتخارآمیز در مسیر زندگى جاویدان اهمیتى ندارد.
ولى آنها که حیات مادّى را اصیل و گران بها و بالاتر از اهداف مقدس الهى و انسانى مى دانند، هیچ گاه مجاهدان خوبى نخواهند بود.
در ذیل آیه توجه مى دهد: سرنوشت چنین مجاهدانى کاملاً روشن است; زیرا از دو حال خارج نیست یا شهید مى شوند و یا دشمن را در هم مى کوبند و بر او پیروز مى گردند، در هر صورت پاداش بزرگى به آنها خواهیم داد، مى فرماید: «کسانى که در راه خدا پیکار مى کنند، چه کشته شوند و چه پیروز گردند، به زودى پاداش به آنها خواهیم داد» (وَ مَنْ یُقاتِلْ فی سَبیلِ اللّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً).
مسلماً چنین سربازانى شکست در قاموس وجودشان نیست و در هر دو صورت خود را پیروز مى بینند، چنین روحیه اى به تنهائى کافى است که وسائل پیروزى آنها بر دشمن را فراهم سازد.
تاریخ نیز گواهى مى دهد که یکى از عوامل پیروزى سریع مسلمانان بر دشمنانى که از نظر تعداد و تجهیزات و آمادگى رزمى، به مراتب بر آنها برترى داشتند، همین روحیه شکست ناپذیرى آنها بوده است.
حتى دانشمندان بیگانه اى که درباره اسلام و پیروزى هاى سریع مسلمین، در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) و بعد از آن، بحث کرده اند، این منطق را یکى از عوامل مؤثر پیشرفت آنها دانسته اند.
یکى از مورخان معروف غرب در کتاب خود چنین مى گوید:«مسلمانان از برکت مذهب جدید، و مواهبى که در آخرت به آنها وعده داده شده بود اصلاً از مرگ نمى ترسیدند و دوام و اصالتى براى این زندگى (منهاى جهان دیگر) قائل نبودند»(1) و لذا از آن در راه هدف و عقیده چشم مى پوشیدند.
قابل توجه این که: در آیه فوق ـ همانند بسیارى دیگر از آیات قرآن ـ جهاد و پیکارى مقدس شمرده شده است که «فى سبیل اللّه»، در راه خدا و نجات بندگان خدا و زنده کردن اصول حق، عدالت، پاکى و تقوا باشد، نه جنگ هائى که به خاطر توسعه طلبى، تعصب، توحش، استعمار و استثمار صورت گیرد.
* * *
1 ـ «تاریخ تمدن اسلام و عرب»، گوستاو لبون، صفحه 155