المائدة
وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۚ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ 14 يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ ۚ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ 15 يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ 16 لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ ۚ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَن يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَن فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ۗ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۚ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ 17
دشمنان دائمى
در آیه قبل، سخن از پیمان شکنى بنى اسرائیل در میان بود، و در این آیه قرآن به پیمان شکنى نصارى اشاره کرده، مى فرماید: «جمعى از کسانى که ادعاى نصرانیت مى کنند، با این که از آنها پیمان وفادارى گرفته بودیم، دست به پیمان شکنى زدند و قسمتى از دستوراتى را که به آنها داده شده بود به دست فراموشى سپردند» (وَ مِنَ الَّذینَ قالُوا إِنّا نَصارى أَخَذْنا میثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظّاً مِمّا ذُکِّرُوا بِهِ).
آرى، آنها نیز با خدا پیمان بسته بودند که از حقیقت توحید منحرف نشوند، دستورات الهى را به دست فراموشى نسپارند و نشانه هاى آخرین پیامبر را کتمان نکنند، ولى آنها نیز به همان سرنوشت یهود گرفتار شدند، با این تفاوت که قرآن در مورد یهود مى گوید: تنها عده کمى از آنان پاک و حق شناس بودند، ولى درباره نصارى مى گوید: جمعى از آنان منحرف شدند، از این تعبیر معلوم مى شود: منحرفان یهود بیشتر از منحرفان نصارى بوده اند.
تاریخ «اناجیل» کنونى مى گوید: تمام آنها سالیان دراز، بعد از مسیح(علیه السلام) و به دست بعضى از مسیحیان نگاشته شده است و به همین دلیل، داراى تناقض هاى آشکارى است و این نشان مى دهد که آنها قسمت هاى قابل ملاحظه اى از آیات «انجیل» را به کلّى فراموش کرده بودند، وجود خرافات آشکار در «اناجیل» کنونى مانند: داستان شراب سازى مسیح(علیه السلام)(1) که بر خلاف حکم عقل و حتى پاره اى از آیات تورات و انجیل کنونى است و داستان «مریم مَجْدَلِیّه»(2) و امثال آن نیز روشنگر این واقعیت است.
ضمناً باید توجه داشت: «نصارى» جمع «نصرانى» است و در این که علت نامگذارى مسیحیان به این اسم چیست؟ احتمالات مختلفى داده اند:
نخست این که: به خاطر آن است که: عیسى(علیه السلام) در شهر «ناصره» در دوران کودکى پرورش یافت.
نیز احتمال داده اند: از «نصران» گرفته شده، که آن هم نام قریه اى است که «نصارى» به آن علاقه خاصى داشته اند.
و نیز ممکن است انتخاب این نام به خاطر آن باشد: هنگامى که مسیح(علیه السلام)ناصران و یارانى از مردم طلبید، آنها دعوت او را اجابت کردند همان طور که قرآن مى گوید:
«کَما قالَ عِیْسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوارِیِّیْنَ مَنْ أَنْصارِى اِلَى اللّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللّهِ».(3)
و از آنجا که جمعى از آنها به گفته خود عمل نمى کردند و تنها مدعى یارى مسیح(علیه السلام) بودند، قرآن در آیه مورد بحث مى گوید: وَ مِنَ الَّذِیْنَ قالُوا اِنّا نَصارى: «از کسانى که ادعا مى کردند ما یاوران عیسى(علیه السلام) هستیم» ولى در این ادعا، صادق نبودند.
قرآن پس از آن، نتیجه اعمال مسیحیان را چنین شرح مى دهد که: «به جرم اعمالشان تا دامنه قیامت در میان آنها عداوت و دشمنى افکندیم» (فَأَغْرَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ).
و مجازات دیگر آنها که در آخرین جمله آیه به آن اشاره شده این است که: «در آینده خداوند نتائج اعمال آنها را به آنها خبر خواهد داد و عملاً با چشم خود خواهند دید» (وَ سَوْفَ یُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ).
از این آیه نیز بر مى آید که پیمان شکنى دو پیامد سوء دارد: یکى ایجاد کینه در دل و دیگرى بغض و تنفر، و سرانجام به نتیجه اعمالشان اشاره کرده که در آینده به آنها گفته خواهد شد.
* * *
نکته ها:
1 ـ جمله «أَغْرَیْنا» در اصل، از ماده «اغراء» به معنى چسبانیدن چیزى است، سپس به معنى تشویق و وادار ساختن به کارى استعمال شده است; زیرا سبب ارتباط افراد به هدف هاى معینى مى شود.
بنابراین، مفهوم آیه فوق چنین است که: پیمان شکنى نصارى و خلاف کارى هاى آنها سبب شد که عوامل عداوت و دشمنى و بذر نفاق و اختلاف در میان آنها پاشیده شود (زیرا مى دانیم آثار اسباب تکوینى و طبیعى به خدا نسبت داده مى شود).
هم اکنون کشمکش هاى فراوانى که بین دول مسیحى وجود دارد و تاکنون سرچشمه دو جنگ جهانى شده و همچنان دسته بندى هاى توأم با عداوت و دشمنى در میان آنها ادامه دارد.
علاوه بر این، اختلافات و عداوت هاى مذهبى در بین فرق مذهبى مسیحیت به قدرى زیاد است که هم اکنون نیز به کشتار یکدیگر ادامه مى دهند.
بعضى از مفسران نیز احتمال داده اند: منظور، ادامه عداوت و دشمنى بین یهود و نصارى تا پایان جهان مى باشد، ولى ظاهر آیه همان بروز عداوت در میان مسیحیان است.(4)
شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که این عاقبت دردناک منحصر به مسیحیان نیست، اگر مسلمانان هم راه آنها را بپویند، به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد.
* * *
2 ـ «عداوت» در اصل، از ماده «عدو» به معنى تجاوز مى آید و «بَغْضاء» از ماده «بغض» به معنى تنفّر از چیزى است و ممکن است فرق میان این دو کلمه این باشد که «بغض» بیشتر جنبه «قلبى» دارد و «عداوت» جنبه «عملى» و یا لااقل اعم از عملى و قلبى است.
* * *
3 ـ از آیه فوق، چنین بر مى آید که: طایفه نصارى به عنوان پیروان یک مذهب (و یا یهود و نصارى هر دو) تا پایان جهان در دنیا وجود خواهند داشت.
در اینجا این سؤال پیش مى آید که: از اخبار اسلامى چنین استفاده مى شود: پس از ظهور مهدى(علیه السلام) در سرتاسر جهان، یک آئین بیشتر نخواهد بود و آن آئین اسلام است،(5) بر این اسا این دو را چگونه مى توان با هم جمع کرد؟
پاسخ این است که: ممکن است مسیحیت (و یا مسیحیت و آئین یهود) به صورت یک اقلیت بسیار ضعیف در جهان حتى در عصر مهدى(علیه السلام) باقى بماند; زیرا مى دانیم در آن عصر، نیز آزادى اراده انسان ها از بین نمى رود و دین جنبه اجبارى پیدا نمى کند، اگر چه اکثریت قاطع مردم جهان راه حق را مى یابند و به آن مى گروند و مهم تر از همه، این که حکومت روى زمین یک حکومت اسلامى خواهد بود.
یعنى قدرت حاکم بر جهان، اسلام است و همه مى بایست طبق مقررات آن عمل کنند، اما غیر مسلمانان در اعمال شخصى اجبار نمى شوند.
* * *
1 ـ «انجیل یوحنا»، باب 2، جمله هاى 2 تا 12.
2 ـ «انجیل لوقا»، باب 7، جمله هاى 36 تا 47.
3 ـ صف، آیه 14.
4 ـ بنابراین، ضمیر «بَیْنَهُمْ» به نصارى که در آغاز آیه ذکر شده، باز مى گردد.
5 ـ «بحار الانوار»، جلد 53، صفحه 4 ـ «مختصر بصائر الدرجات»، صفحات 179 و 180، مطبعة الحیدریة النجف، طبع اول، 1370 هـ ق.