الأنعام

وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٍ مِّن شَيْءٍ ۗ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَىٰ نُورًا وَهُدًى لِّلنَّاسِ ۖ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا ۖ وَعُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُوا أَنتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ ۖ قُلِ اللَّهُ ۖ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ 91 وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَىٰ وَمَنْ حَوْلَهَا ۚ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَهُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ 92 وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ ۗ وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ 93 وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُم مَّا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ ۖ وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ ۚ لَقَد تَّقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمْ تَزْعُمُونَ 94

شأن نزول:

در تفسیر «مجمع البیان»، تفسیر «طبرى» و تفسیر «آلوسى» چنین نقل شده: یکى از مشرکان به نام «نضر بن حارث» گفت:

لات و عزّى (دو بت بزرگ و معروف عرب) در قیامت از من شفاعت خواهند کرد، آیه فوق نازل شد و به او و امثال او پاسخ گفت.(1)

تفسیر:

گمشده ها

در آیه گذشته به قسمتى از حالات ظالمان در آستانه مرگ اشاره شد، در این آیه، گفتارى را که خداوند به هنگام مرگ یا به هنگام ورود در صحنه قیامت به آنها مى فرماید، منعکس شده است.

در آغاز مى فرماید: «امروز همه شما به صورت تنها به سوى ما آمدید، همان گونه که بار اول شما را آفریدیم» (وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّة).

آرى، پس از قبض روح، انسان تنها و بدون کس وارد میدان و دادگاه عدل الهى مى شود.

آنگاه مى افزاید: «و اموالى که به شما بخشیده بودیم و تکیه گاه شما در زندگى بود، همه را پشت سر گذاردید» (وَ تَرَکْتُمْ ما خَوَّلْناکُمْ وَراءَ ظُهُورِکُمْ).(2)

بنابراین، مال و ثروتى که براى شما اهمیت داشت، و تکیه گاه شما بود را رها ساخته، با دست تهى مى روید.

و ادامه مى دهد: «بت هائى که آنها را شفیع خود مى پنداشتید، و شریک در تعیین سرنوشت خود تصور مى کردید، هیچ کدام را با شما نمى بینیم» (وَ ما نَرى مَعَکُمْ شُفَعاءَکُمُ الَّذینَ زَعَمْتُمْ أَنـَّهُمْ فیکُمْ شُرَکاءُ).

هیچ کدام از بت هائى را که شفیع خود مى پنداشتید با شما نخواهند بود.

درست بنگرید «جمع شما به پراکندگى گرائید و تمام پیوندها از شما بریده شد» (لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ).

رابطه قبیله و عشیره و بستگانى که در مواقع لزوم از شما حمایت مى کردند، به کلّى قطع خواهد گردید.

آرى «تمام پندارها و تکیه گاه هائى که فکر مى کردید، نابود گشتند و گم شدند» (وَ ضَلَّ عَنْکُمْ ما کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ).

مى دانیم: مشرکان و بت پرستان عرب، روى سه چیز تکیه داشتند: «قبیله و عشیره»اى که به آن وابسته بودند.

«اموال و ثروت هائى» که براى خود گرد آورده بودند.

و «بت هائى» که آنها را شریک خدا در تعیین سرنوشت انسان و شفیع در پیشگاه او مى پنداشتند.

هر یک از سه جمله آیه، به یکى از این سه موضوع اشاره شده که: چگونه به هنگام مرگ، همه آنها با انسان وداع مى گویند، و او را تک و تنها به خود وامى گذارند؟

* * *

نکته ها:

1 ـ از قرار گرفتن این آیه به دنبال آیه قبل که گفتگوى فرشتگان قبض ارواح را به هنگام مرگ بیان مى کرد، و همچنین با توجه به جمله «اموال خود را پشت سر گذاشتید» چنین استفاده مى شود که: این خطاب نیز به هنگام مرگ به آنها گفته مى شود، ولى از طرف خداوند.

اما از بعضى روایات استفاده مى شود: این خطاب به هنگام ورود در صحنه رستاخیز خواهد بود(3) و البته در هدف اصلى آیه چندان تفاوتى نخواهد داشت.

* * *

2 ـ این آیه گر چه درباره مشرکان عرب نازل شده، ولى مسلّماً اختصاص به آنها نخواهد داشت.

در آن روز به طور کلّى تمام پیوندها و علایق مادّى و همه معبودهاى خیالى و ساختگى و تمام تکیه گاه هائى که انسان در این جهان براى خود ساخته و آنها را یار و یاور روز بدبختى خود مى پندارد، از او جدا مى شوند، او مى ماند و اعمالش، او مى ماند و خدایش، و بقیه از میان خواهند رفت، و به تعبیر قرآن، گم مى شوند، یعنى آن چنان حقیر و پست و ناشناس خواهند بود که به چشم نمى آیند!

* * *


1 ـ «مجمع البیان»، جلد 4، صفحه 115، ذیل آیه مورد بحث، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات بیروت، طبع اول، 1415 هـ ق ـ تفسیر «تبیان»، جلد 4، صفحه 208، مکتب الاعلام الاسلامى، طبع اول، 1409 هـ ق ـ «جامع البیان» ابن جریر طبرى، جلد 7، صفحه 363، دار الفکر بیروت، 1415 هـ ق.

2 ـ «خَوَّلْناکُم» از ماده «خَوَل» (بر وزن عمل) در اصل، به معنى چیزى است که نیاز به سرپرستى، تدبیر و اداره دارد و معمولاً به اموال و نعمت هاى گوناگونى که خداوند به انسان مى بخشد، گفته مى شود.

3 ـ «مجمع البیان»، جلد 4، صفحه 115، ذیل آیه، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، طبع اول، 1415 هـ ق ـ «بحار الانوار»، جلد 7، صفحه 68 ـ «نور البراهین»، جلد 2، صفحه 65، انتشارات جامعه مدرسین، طبع اول، 1417 هـ ق ـ «مجمع البحرین»، جلد 3، صفحه 379، مکتب النشر الثقافة الاسلامیة، طبع دوم، 1408 هـ ق.