الفرقان

إِذَا رَأَتْهُم مِّن مَّكَانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظًا وَزَفِيرًا 12 وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُّقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا 13 لَّا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُورًا وَاحِدًا وَادْعُوا ثُبُورًا كَثِيرًا 14 قُلْ أَذَٰلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ ۚ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاءً وَمَصِيرًا 15 لَّهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ خَالِدِينَ ۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ وَعْدًا مَّسْئُولًا 16 وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَٰؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ 17 قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَٰكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا 18 فَقَدْ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا ۚ وَمَن يَظْلِم مِّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا 19 وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ ۗ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ ۗ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا 20

20وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلاّ إِنَّهُمْ لَیَأْکُلُونَ الطَّعامَ وَ یَمْشُونَ فِی الأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَکُمْ لِبَعْض فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ وَ کانَ رَبُّکَ بَصِیراً

 

ترجمه:

20 ـ ما هیچ یک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم مگر این که غذا مى خوردند و در بازارها راه مى رفتند; و بعضى از شما را وسیله امتحان بعضى دیگر قرار دادیم، آیا صبر و شکیبائى مى کنید (و از عهده امتحان بر مى آئید)؟! و پروردگار تو همواره بصیر و بینا بوده است.

 

شأن نزول:

جمعى از مفسران، در شأن نزول آیه فوق چنین آورده اند: گروهى از سران مشرکان، خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمده، گفتند: اى محمّد! تو از ما چه مى خواهى؟ اگر ریاست مى طلبى ما تو را سرپرست خود مى کنیم، و اگر علاقه به مال دارى از اموال خود در اختیار تو مى گذاریم.

اما هنگامى که دیدند: پیامبر(صلى الله علیه وآله) در برابر این پیشنهادهایشان تسلیم نشد، به بهانه جوئى پرداخته گفتند: تو چگونه فرستاده خدا هستى؟ با این که: غذا مى خورى و در بازارها توقف مى کنى؟!

آنها پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به خوردن غذا سرزنش کردند; چرا که مى خواستند: او فرشته باشد.

به راه رفتن در بازارها ملامت کردند; چرا که آنها کسراها و قیصرها و پادشاهان جبّار را دیده بودند، که هرگز گام در بازارها نمى گذاردند، در حالى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) با مردم در بازارها حشر و نشر داشت و با آنها مأنوس بود، و امر و نهى الهى را به آنها ابلاغ مى کرد، بهانه جویان ایراد کرده گفتند:

او مى خواهد حکمران ما شود، در حالى که روش او مخالف سیره پادشاهان است!.

آیه فوق، نازل شد و این حقیقت را روشن ساخت که: روش پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)، روش همه پیامبران پیشین است.(1)

* * *

تفسیر:

همه پیامبران چنین بودند

در چند آیه قبل، یکى از بهانه جوئى هاى مشرکان را به این عنوان که: چرا پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) غذا مى خورد و در بازارها راه مى رود، آمده بود، و جوابى اجمالى و سر بسته براى آن گفته شد، آیه مورد بحث، به همان مطلب بازگشته و پاسخى صریح تر و مشروح تر به آن مى دهد، مى گوید:

«ما هیچ یک از رسولان را قبل از تو نفرستادیم مگر این که: همه آنها از جنس بشر بودند، غذا مى خوردند و در بازارها راه مى رفتند» (و با مردم حشر و نشر داشتند) (وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلاّ إِنَّهُمْ لَیَأْکُلُونَ الطَّعامَ وَ یَمْشُونَ فِی الأَسْواقِ).

و در عین حال «بعضى از شما را وسیله امتحان بعض دیگر قرار دادیم» (وَ جَعَلْنا بَعْضَکُمْ لِبَعْض فِتْنَةً).

این آزمایش، ممکن است از این طریق باشد که: انتخاب پیامبران از جنس بشر آن هم از انسان هائى که از میان توده هاى جمعیت محروم برمى خیزند، خود آزمایش بزرگى است; چرا که گروهى ابا دارند زیر بار هم نوع خود بروند به خصوص، کسى که از نظر امکانات مادى در سطح پائینى قرار داشته باشد، و آنها از این نظر در سطح بالا، و یا سن و سالشان بیشتر و در جامعه سرشناس تر باشند.

این احتمال، نیز وجود دارد که منظور آزمودن عمومى مردم، به وسیله یکدیگر است; چرا که افراد از کار افتاده، ناتوان، بیمار، یتیم و دردمند، آزمونى هستند براى اقویا، سالم و تندرست، و به عکس افراد تندرست و قوى، آزمونى هستند براى افراد ضعیف و ناتوان.

آیا گروه دوم راضى به رضاى خدا هستند؟ و آیا گروه اول وظیفه و تعهد انسانى خود را در برابر گروه دوم انجام مى دهند، یا نه؟

و از آنجا که این دو تفسیر، با هم منافاتى ندارند ممکن است هر دو در مفهوم وسیع آیه که امتحان مردم به وسیله یکدیگر است جمع باشد.

و به دنبال این سخن، همگان را مورد خطاب قرار داده، سؤال مى کند: «آیا صبر و شکیبائى پیشه مى کنید»؟ (أَ تَصْبِرُونَ).

چرا که مهمترین رکن پیروزى در تمام این آزمایش ها صبر، استقامت و پایمردى است، صبر و استقامت در برابر هوس هاى سرکشى که مانع از قبول حق مى شود، صبر و استقامت در برابر مشکلاتى که در آنجا وظائف و اداء رسالتها وجود دارد، و همچنین شکیبائى در برابر مصائب و حوادث دردناک که زندگى انسان به هر حال، خالى از آن نخواهد بود.

خلاصه، تنها با نیروى پایدارى و صبر است که مى توان از عهده این امتحان بزرگ الهى برآمد.(2)

و در پایان آیه، به عنوان یک هشدار، مى فرماید: «پروردگار تو همواره بصیر و بینا بوده و هست» (وَ کانَ رَبُّکَ بَصِیراً).

مبادا، تصور کنند چیزى از رفتار شما در برابر آزمون هاى الهى از دیده بینا و موشکاف علم خداوند، مکتوم و پنهان مى ماند، او همه را دقیقاً مى داند و مى بیند.

* * *

سؤال:

در اینجا پرسشى پیش مى آید و آن این که: پاسخ قرآن در آیات فوق به مشرکان دائر بر این که: همه پیامبران از جنس بشر بودند، نه تنها مشکل را حل نمى کند، بلکه به اصطلاح از قبیل تکثیر اشکال است; چرا که ممکن است آنها ایراد خود را به همه پیامبران تعمیم دهند.

پاسخ:

آیات مختلف قرآن نشان مى دهد: آنها این ایراد را به شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله)داشتند و معتقد بودند: او وضع خاصى به خود گرفته، و لذا مى گفتند: ما لِهذَا الرَّسُولِ...: «چرا این پیامبر(صلى الله علیه وآله) این چنین است...».

قرآن در پاسخ آنها مى گوید: این، منحصر به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نیست که غذا مى خورد و در بازارها گام بر مى دارد، همه آنها چنین اوصافى را داشتند، و به فرض که آنها این اشکال را به همه پیامبران تعمیم دهند، قرآن پاسخ آنها را نیز گفته، آنجا که مى گوید: وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَکاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً: «به فرض که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را فرشته قرار مى دادیم باز، ناگزیر او را به صورت انسانى در مى آوردیم»(3) (تا بتواند سرمشق و الگو در تمام زمینه ها براى انسان ها باشد).

اشاره به این که: تنها انسان مى تواند رهبر انسان باشد که از تمام نیازها و خواسته ها و مشکلات و مسائل او آگاه است.

* * *

 


1ـ گر چه، مضمون روایت فوق، در بسیارى از تفسیرها آمده است، ولى آنچه ما در بالا ذکر کردیم مطابق روایتى است که «قرطبى» در جلد 7 تفسیرش صفحه 4721 آورده است.

2 ـ براى توضیح بیشتر، درباره آزمایش هاى الهى، و هدف این آزمایش ها، و سایر مشخصات آن، در جلد اول تفسیر «نمونه» ذیل آیه 155 سوره «بقره»، مشروحاً بحث کرده ایم.

3 ـ انعام، آیه 9.