النساء
۞ لَّا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِّن نَّجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ ۚ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا 114 وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا 115 إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا 116 إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِن يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَّرِيدًا 117 لَّعَنَهُ اللَّهُ ۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا 118 وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ ۚ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا 119 يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ ۖ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا 120 أُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا 121
سخنان درگوشى
در آیات گذشته اشاره اى به جلسات مخفیانه شبانه و شیطنت آمیز بعضى از منافقان، یا مانند آنها شده بود، در این آیه به طور مشروح تر از آن تحت عنوان «نجوا» سخن به میان آمده است.
«نجوا» تنها به معنى سخنان درگوشى نیست، بلکه هر گونه جلسات سرّى و مخفیانه را نیز شامل مى شود; زیرا در اصل، از ماده «نجوة» (بر وزن دفعة) به معنى «سرزمین مرتفع» گرفته شده است، بدین جهت که سرزمین هاى مرتفع از اطراف خود جدا هستند.
و از آنجا که جلسات سرّى و سخنان درگوشى از اطرافیان جدا مى شود، به آن «نجوا» گفته اند.
بعضى معتقدند: همه اینها از ماده «نجات» به معنى «رهائى» گرفته شده است; زیرا یک نقطه مرتفع از هجوم سیلاب در امان است، و یک مجلس سرّى یا سخن درگوشى از اطلاع دیگران برکنار مى باشد.
به هر حال، آیه مى گوید: «در غالب جلسات محرمانه و مخفیانه آنها که بر اساس نقشه هاى شیطنت آمیز بنا شده خیر و سودى نیست» (لا خَیْرَ فی کَثیر مِنْ نَجْواهُمْ).
پس از آن براى این که گمان نشود هر گونه «نجوا» و سخن درگوشى یا جلسات سرّى مذموم و ممنوع است، به چند مورد به عنوان مقدمه بیان یک قانون کلى، به صورت استثناء در ذیل آیه اشاره کرده، مى فرماید:
«مگر کسى که در نجواى خود، توصیه به صدقه و کمک به دیگران، یا انجام کار نیک، و یا اصلاح در میان مردم نماید» (إِلاّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَة أَوْ مَعْرُوف أَوْ إِصْلاح بَیْنَ النّاسِ).
و «این گونه نجواها اگر به خاطر تظاهر و ریاکارى نباشد بلکه منظور از آن کسب رضاى پروردگار بوده باشد، خداوند پاداش بزرگى براى آن مقرر خواهد فرمود» (وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً).
اصولاً نجوا، سخنان درگوشى و تشکیل جلسات سرّى در قرآن به عنوان یک عمل شیطانى معرفى شده است، مى فرماید: اِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّیْطانِ: «نجوى از شیطان است».(1)
زیرا این کار غالباً براى اعمال نادرست صورت مى گیرد، چرا که انجام کار خیر، مفید و مثبت معمولاً چیز محرمانه و مخفیانه اى نیست که مردم بخواهند با سخنان درگوشى آن را انجام دهند.
ولى از آنجا که گاهى شرائط فوق العاده اى پیش مى آید که انسان مجبور مى شود در کارهاى نیک از روش نجوا استفاده کند این استثناء مکرر در قرآن آمده است. در سوره «مجادله» آیه 9 مى خوانیم:
یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا اِذا تَناجَیْتُمْ فَلا تَتَناجَوا بِالإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ وَ تَناجَوا بِالْبِرِّ وَ التَّقْوى:
«اى کسانى که ایمان آورده اید هنگامى که نجوا مى کنید براى گناه، ستم و نافرمانى پیامبر(صلى الله علیه وآله) نجوا نکنید و تنها براى کار نیک و پرهیزکارى نجوا داشته باشید».
اساساً نجوا اگر در حضور جمعیت انجام پذیرد، سوء ظن افراد را بر مى انگیزد، و گاهى حتى در میان دوستان ایجاد بدبینى مى کند، به همین دلیل، بهتر است جز در موارد ضرورت از این موضوع استفاده نشود و فلسفه حکم مزبور در قرآن نیز همین است.
البته گاهى حفظ آبروى انسانى ایجاب مى کند از نجوا استفاده شود، و از جمله کمک هاى مالى است که در آیه فوق به عنوان «صدقه» از آن یاد شده است.
و یا «امر به معروف» کردن که گاهى اگر آشکارا گفته شود، طرف، در برابر جمعیت شرمنده مى شود، و شاید به همین علت از پذیرش آن امتناع ورزد و مقاومت کند، که در آیه فوق از آن تعبیر به معروف شده است.
و یا در موارد «اصلاح بین مردم» که گاهى آشکارا گفتن مسائل، جلو اصلاح را مى گیرد، و باید با هر کدام از طرفین دعوا جداگانه و به صورت نجوا صحبت شود تا نقشه اصلاحى پیاده گردد.
در این سه مورد و آنچه مانند آن است، ضرورت اقتضاء مى کند کار مثبت در زیر چتر نجوا قرار گیرد.
قابل توجه این که: موارد سه گانه فوق، همه در عنوان «صدقه» مندرج است; زیرا آن کس که امر به معروف مى کند، زکات علم مى پردازد و آن کس که اصلاح ذات البین مى نماید زکات نفوذ و حیثیت خود را در میان مردم اداء مى کند، چنان که از على(علیه السلام) نقل شده:
اِنَّ اللّهَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ زَکاةَ جاهِکُمْ کَما فَرَضَ عَلَیْکُمْ زَکاةَ ما مَلَکَتْ أَیْدِیْکُمْ:
«خداوند بر شما واجب کرده است زکات نفوذ و حیثیت اجتماعى خود را بپردازید، همان طور که بر شما واجب کرده زکات مال خود را بدهید».(2)
و از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده که به «ابو ایوب» فرمود:
أَلا أَدُلُّکَ عَلى صَدَقَة یُحِبُّهَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ تُصْلِحُ بَیْنَ النّاسِ اِذا تَفاسَدُوا وَ تَقْرُبُ بَیْنَهُمْ اِذا تَباعَدُوا:
«آیا نمى خواهى تو را از صدقه اى آگاه کنم که خدا و پیامبرش آن را دوست مى دارند: هنگامى که مردم با یکدیگر دشمن شوند آنها را اصلاح ده و زمانى که از هم دور گردند آنها را به هم نزدیک کن».(3)
* * *
1 ـ مجادله، آیه 10.
2 ـ نور الثقلین»، جلد 1، صفحه 550، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، 1412 هـ ق ـ «وسائل الشیعه»، جلد 16، صفحه 381، چاپ آل البیت ـ «بحار الانوار»، جلد 71، صفحه 223 ـ «مجمع البیان»، جلد 3،صفحه 189، ذیل آیه مورد بحث، موسسة الاعلمى للمطبوعات بیروت، طبع اول، 1415 هـ ق ـتفسیر «صافى»، جلد 1، صفحات 399 و 499، مکتبة الصدر تهران، طبع دوم، 1416 هـ ق.
3 ـ «معجم کبیر طبرانى»، جلد 4، صفحه 138، مکتبة ابن تیمة القاهرة، طبع دوم ـ «کنز العمال»، جلد 3، صفحه 59، مؤسسة الرسالة بیروت، 16 جلدى ـ تفسیر «قرطبى»، جلد 5، صفحه 385، مؤسسة التاریخ العربى بیروت، 1405 هـ ق ـ «درّ المنثور»، جلد 2، صفحه 222، دار المعرفة، مطبعة الفتح جدّة، طبع اول، 1365 هـ ق.