النساء

يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ ۚ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ ۚ وَهُوَ يَرِثُهَا إِن لَّمْ يَكُن لَّهَا وَلَدٌ ۚ فَإِن كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ ۚ وَإِن كَانُوا إِخْوَةً رِّجَالًا وَنِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ ۗ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَن تَضِلُّوا ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ 176 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ۚ أُحِلَّتْ لَكُم بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ ۗ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ 1 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا ۚ وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا ۚ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُوا ۘ وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ 2

شأن نزول:

بسیارى از مفسران در شأن نزول آیه فوق از «جابر بن عبداللّه انصارى» چنین نقل کرده اند، مى گوید: من شدیداً بیمار بودم، پیامبر(صلى الله علیه وآله) به عیادت من آمد، در آنجا وضو گرفت و از آب وضوى خود بر من پاشید، من که در اندیشه مرگ بودم به پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرض کردم:وارث من فقط خواهران منند، میراث آنها چگونه است، این آیه که آیه فرائض نام دارد نازل شد، و میراث آنها را روشن ساخت.(1)

و به عقیده بعضى این آخرین آیه اى است که درباره احکام اسلام بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نازل شده.(2)

 

 

تفسیر:

استفتاء در مورد کَلاله

آیه فوق در صدد تبیین مقدار ارث برادران و خواهران است، و همان طور که در اوائل این سوره در تفسیر آیه 12 گفتیم، درباره ارث خواهران و برادران، دو آیه در قرآن نازل شده است: یکى همان آیه 12، و دیگر آیه مورد بحث که آخرین آیه سوره «نساء» است.

و این دو آیه اگر چه در بیان مقدار ارث آنها با هم تفاوت دارند، اما همان طور که در آغاز سوره نیز بیان کردیم هر کدام ناظر به یک دسته از خواهران و برادران است آیه 12، ناظر به برادران و خواهران «مادرى» است، ولى آیه مورد بحث درباره خواهران و برادران «پدر و مادرى» یا «پدرى تنها» سخن مى گوید.

گواه این مطلب، این است:

معمولاً کسانى که بالواسطه با شخص متوفى مربوط مى شوند، مقدار ارثشان به اندازه همان واسطه است، یعنى برادران و خواهران مادرى به اندازه سهم مادر مى برند که یک سوم است، و برادران و خواهران پدرى، یا پدر و مادرى، سهم ارث پدر را مى برند که دو سوم است و چون آیه 12 درباره ارث برادران و خواهران روى یک سوم دور مى زند و آیه مورد بحث روى دو سوم، روشن مى شود که آیه سابق درباره آن دسته از برادران و خواهران است که تنها از طریق مادر با متوفى مربوطند، ولى آیه مورد بحث درباره برادران و خواهرانى است که از طریق پدر، یا پدر و مادر مربوط مى شوند.

به علاوه، روایاتى که از ائمه اهل بیت(علیهم السلام) در این زمینه وارد شده نیز این حقیقت را اثبات مى کند.

در هر حال چنانچه یک ثلث یا دو ثلث ارث به برادر یا خواهر تعلق گرفت، باقى مانده طبق قانون اسلام میان سایر ورثه تقسیم مى شود، اکنون که عدم منافات میان دو آیه روشن شد، به تفسیر احکامى که در آیه وارد شده است مى پردازیم:

قبلاً باید توجه داشت که آیه به عنوان پاسخ سؤال درباره «کلاله» (برادران و خواهران) نازل شده است.(3)

لذا مى فرماید: «از تو در این باره سؤال مى کنند، بگو خداوند حکم کلاله (برادران و خواهران را) براى شما بیان مى کند» (یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللّهُ یُفْتیکُمْ فِی الْکَلالَةِ).

پس از آن به چندین حکم اشاره مى نماید:

1 ـ «هر گاه مردى از دنیا برود و فرزندى نداشته باشد، فقط یک خواهر داشته باشد نصف میراث او به آن یک خواهر مى رسد» (إِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَکَ).

2 ـ «و اگر زنى از دنیا برود و فرزندى نداشته باشد و یک برادر (برادر پدر و

مادرى یا پدرى تنها) از خود به یادگار بگذارد، تمام ارث او به یک برادر مى رسد» (وَ هُوَ یَرِثُها إِنْ لَمْ یَکُنْ لَها وَلَدٌ).

3 ـ اگر کسى از دنیا برود و دو خواهر از او به یادگار بماند، دو ثلث از میراث او را مى برند، مى فرماید: «و اگر وارث دو خواهر بود، دو سوم از ارث به او مى رسد» (فَإِنْ کانَتَا اثْنَتَیْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمّا تَرَکَ).

4 ـ اگر ورثه شخص متوفى، چند برادر و خواهر باشند (از دو نفر بیشتر) تمام میراث او را در میان خود تقسیم مى کنند، به طورى که سهم هر برادر دو برابر سهم یک خواهر شود، مى فرماید: «و اگر وارث چند برادر و خواهر بودند، ارث بین آنها هر مرد، دو برابر زن خواهد بود» (وَ إِنْ کانُوا إِخْوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنْثَیَیْنِ).

و در پایان آیه مى فرماید: «خداوند این حقایق را براى شما بیان مى کند تا گمراه نشوید و راه سعادت را بیابید (و حتماً راهى را که خدا نشان مى دهد راه صحیح و واقعى است); زیرا به هر چیزى دانا است» (یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْء عَلیمٌ).(4)

ناگفته نماند: آیه فوق، ارث خواهران و برادران را در صورتى که فرزند در میان نباشد بیان مى کند و سخنى از وجود و عدم پدر و مادر در آن نیامده است.

ولى با توجه به این که طبق آیات آغاز همین سوره، پدر و مادر همواره در ردیف فرزندان یعنى در طبقه اول ارث قرار دارند، روشن مى شود که منظور از آیه فوق، جائى است که نه فرزند در میان باشد و نه پدر و مادر.

* * *

پروردگارا! ما را به فرا گرفتن احکامت و عمل به آنها موفق بدار!

خداوندا! چنان کن که آنچه را باقى مى گذاریم، اموالى باشد که مسئولیتى از آن بر دوش ما باقى نگذارد!

پروردگارا! چنان کن که آنچه از ارث ما باقى مى ماند، سبب پیشرفت دینى وارثان گردد.

 

آمِیْنَ یا رَبَّ الْعالَمِیْن

پایان سوره نساء(5)

 


1 و 2 ـ «مجمع البیان»، جلد 3، صفحه 254، ذیل آیه مورد بحث، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، بیروت، طبع اول، 1415 هـ ق ـ «المیزان»، جلد 5، صفحات 154 و 155 ـ تفسیر «تبیان»، جلد 3، صفحات 407 و 408، مکتب الاعلام الاسلامى، طبع اول، 1409 هـ ق ـ تفسیر «قرطبى»، جلد 6، صفحه 28، مؤسسة التاریخ العربى بیروت، 1405 هـ ق ـ تفسیر «ابن کثیر»، جلد 1، صفحه 606، دار المعرفة بیروت، 1412 هـ ق ـ «درّ المنثور» و تفسیر «صافى»، ذیل آیه مورد بحث.

3 ـ درباره معنى لغوى «کلاله» و این که چرا به برادران و خواهران، «کلاله» گفته مى شود، به طور مشروح در جلد سوم تفسیر «نمونه»، ذیل آیه 12 سوره «نساء»، بحث کرده ایم.

4 ـ جمله «أَنْ تَضِلُّوا» به معنى «أَنْ لا تَضِلُّوا» است، یعنى کلمه «لا» در تقدیر است و این گونه تعبیر در قرآن و کلمات عرب فراوان است.

5 ـ تصحیح: 26 / 12 / 1383