المائدة

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ 90 إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ ۖ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ 91 وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ 92 لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوا وَّآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوا وَّآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوا وَّأَحْسَنُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ 93 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِّنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ ۚ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ 94 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ ۚ وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَٰلِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ ۗ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ ۚ وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ 95

شأن نزول:

در تفاسیر شیعه و اهل تسنن، شأن نزول هاى مختلفى درباره آیه نخست ذکر شده است، که تقریباً با یکدیگر شباهت دارند از جمله این که: در تفسیر «درّ المنثور» از «سعد بن وقاص» چنین نقل شده: این آیه درباره من نازل گردید، مردى از انصار غذائى تهیه کرده بود، و ما را دعوت کرد، جمعى در مجلس میهمانى او شرکت کردند، و علاوه بر صرف غذا شراب نوشیدند و این، قبل از تحریم شراب در اسلام بود، هنگامى که مغز آنها از شراب گرم شد، شروع به ذکر افتخارات خود کردند، کم کم کار بالا گرفت و به اینجا رسید که یکى از آنها استخوان شترى را برداشت، بر بینى من کوبید و آن را شکافت، من خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیده، این جریان را عرض کردم، در این موقع آیه فوق نازل شد.(1)

از «مسند احمد»، «سنن ابى داود»، «نسائى» و «ترمذى» چنین نقل شده است: «عمر» ـ که طبق تصریح تفسیر «فى ظلال»، جلد سوم، صفحه 33 ـ علاقه شدیدى به نوشیدن شراب داشت، دعا مى کرد، و مى گفت: خدایا بیان روشنى در مورد خمر براى ما بفرما.

هنگامى که آیه سوره «بقره» «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ»(2) نازل شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) آیه را براى او قرائت کرد ولى او باز به دعاى خود ادامه مى داد، و مى گفت:

خدایا بیان روشن ترى در این زمینه بفرما، تا این که آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکارى»(3) نازل شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله)آن را نیز بر او خواند، باز به دعاى خود ادامه مى داد! تا این که: سوره «مائده» (آیه مورد بحث) که صراحت فوق العاده اى در این موضوع دارد، نازل گردید.

هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله)آیه را بر او خواند، گفت: إِنْتَهَیْنا إِنْتَهَیْنا!: «از نوشیدن شراب خوددارى مى کنیم، خوددارى مى کنیم»!(4)

تفسیر:

حکم قطعى درباره شراب و مراحل تدریجى آن

همان طور که در جلد سوم این تفسیر، ذیل آیه 43 سوره «نساء» اشاره کردیم، شراب خوارى و مِى گسارى در زمان جاهلیت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت، و به صورت یک بلاى عمومى در آمده بود، تا آنجا که بعضى از مورخان مى گویند: عشق عرب جاهلى در سه چیز خلاصه مى شد: شعر و شراب و جنگ!

و نیز از روایات استفاده مى شود: حتى بعد از تحریم شراب مسأله ممنوعیت آن براى بعضى از مسلمانان فوق العاده سنگین و مشکل بود، تا آنجا که مى گفتند:

ما حُرِّمَ عَلَیْنا شَىْءٌ أَشَدَّ مِنَ الْخَمْرِ: «هیچ حکمى بر ما سنگین تر از تحریم شراب نبود».(5)

روشن است اگر اسلام مى خواست بدون رعایت اصول روانى و اجتماعى با این بلاى بزرگ عمومى به مبارزه برخیزد ممکن نبود، لذا از روش تحریم تدریجى و آماده ساختن افکار و اذهان براى ریشه کن کردن مِى گسارى ـ که به صورت یک عادت ثانوى در رگ و پوست آنها نفوذ کرده بود ـ استفاده کرد.

به این ترتیب که: نخست در بعضى از سوره هاى «مکّى» اشاراتى به زشتى این کار نمود، چنان که در آیه 67 سوره «نحل» مى خوانیم:

وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخیلِ وَ الأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً: «از میوه هاى درخت نخل و انگور، مسکرات و روزى هاى پاکیزه فراهم مى کنید».

در اینجا «سَکَر» یعنى مسکر و شرابى را که از انگور و خرما مى گرفتند،.

درست در مقابل رزق حسن قرار داده است، و آن را یک نوشیدنى ناپاک و آلوده شمرده است.

ولى عادت زشت شراب خورى از آن ریشه دارتر بود، که با این اشاره ها ریشه کن شود.

به علاوه، شراب بخشى از درآمدهاى اقتصادى آنها را نیز تأمین مى کرد لذا هنگامى که مسلمانان به «مدینه» منتقل شدند و نخستین حکومت اسلامى تشکیل شد، دومین دستور در زمینه منع شراب خوارى به صورت قاطع ترى نازل گشت، تا افکار را براى تحریم نهائى آماده تر سازد، در این موقع بود که آیه 219 سوره «بقره» نازل گردید که:

یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما: «درباره شراب و قمار از تو سؤال مى کنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگى است; و منافعى (از نظر مادّى) براى مردم در بر دارد; (ولى) گناه آنها از نفعشان بیشتر است».

در این آیه ضمن اشاره به منافع اقتصادى مشروبات الکلى براى بعضى از جوامع همانند جامعه جاهلیت، اهمیت خطرات و زیان هاى بزرگ آن را که به درجات از منافع اقتصادى آن بیشتر است یادآور مى شود.

به دنبال آن آیه 43 سوره «نساء» نازل شده که مى فرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکارى حَتّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ: «اى کسانى که ایمان آورده اید! در حال مستى به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه مى گوئید!».

و به مسلمانان صریحاً دستور داده شد که در حال مستى هرگز نماز نخوانند تا بدانند با خداى خود چه مى گویند.

البته مفهوم این آیه آن نبود که در غیر حال نماز، نوشیدن شراب مجاز است، بلکه برنامه همان برنامه تحریم تدریجى و مرحله به مرحله بود، و به عبارت دیگر این آیه نسبت به غیر حال نماز، سکوت داشت و صریحاً چیزى نمى گفت.

آشنائى مسلمانان با احکام اسلام و آمادگى فکرى آنها براى ریشه کن ساختن این مفسده بزرگ اجتماعى که در اعماق وجود آنها نفوذ کرده بود، سبب شد که دستور نهائى با صراحت کامل و بیان قاطع ـ که حتى بهانه جویان نیز نتوانند به آن ایراد گیرند ـ نازل گردید، که همین آیه مورد بحث بوده باشد، مى فرماید:

«اى کسانى که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بت ها و ازلام، پلید، و از عمل شیطانند، از آنها دورى کنید تا رستگار شوید» (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الأَنْصابُ وَ الأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).

جالب توجه این که: در این آیه با تعبیرات گوناگون ممنوعیت این کار مورد تأکید قرار گرفته است:

1 ـ آیه با خطاب «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» شروع شده، اشاره به این که مخالفت با این حکم با روح ایمان سازگار نیست.

2 ـ بعد از آن کلمه «إِنَّما» به کار رفته که براى حصر و تأکید است.

3 ـ شراب و قمار همردیف «انصاب»(6) (بت هائى که شکل مخصوصى نداشتند و تنها قطعه سنگى بودند) ذکر شده است و نشان مى دهد، خطر شراب و قمار به قدرى زیاد است که در ردیف بت پرستى است.

به همین دلیل، در روایتى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: شارِبُ الْخَمْرِ کَعابِدِ الْوَثَنِ: «شراب خوار همانند بت پرست است».(7)

4 ـ شراب و قمار و همچنین بت پرستى و ازلام (یک نوع بخت آزمائى)(8)همگى به عنوان رجس و پلیدى شمرده شده اند (إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الأَنْصابُ وَ الأَزْلامُ رِجْسٌ).

5 ـ تمام این اعمال جزء اعمال شیطانى قلمداد شده است (مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ).

6 ـ فرمان قاطع براى اجتناب از آنها را صادر کرده، مى فرماید: (فَاجْتَنِبُوهُ).

ضمناً باید توجه داشت: «اجتناب» مفهومى رساتر از نهى دارد; زیرا معنى اجتناب، فاصله گرفتن، دورى کردن و نزدیک نشدن است که به مراتب از جمله «ننوشید» رساتر مى باشد.

7 ـ در پایان این آیه مى فرماید: این دستور به خاطر آن است که شما رستگار شوید (لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ). یعنى بدون آن رستگارى ممکن نیست.

* * *

در آیه بعد، به پاره اى از زیان هاى آشکار شراب و قمار پرداخته، نخست مى فرماید: «شیطان مى خواهد از طریق شراب و قمار در میان شما تخم عداوت و دشمنى بپاشد و شما را از نماز و ذکر خدا باز دارد» (إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ).

و در پایان این آیه به عنوان یک استفهام تقریرى، مى فرماید: «آیا شما خوددارى خواهید کرد»؟! (فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ).

یعنى پس از این همه تأکید، باز جاى بهانه جوئى یا شک و تردید در مورد ترک این دو گناه بزرگ باقى مانده است؟!

لذا مى بینیم حتى «عمر» ـ که تعبیرات آیات گذشته را به خاطر علاقه اى که (طبق تصریح مفسران عامه) به شراب داشت وافى نمى دانست ـ پس از نزول این آیه، گفت: این تعبیر کافى و قانع کننده است.

* * *

و به دنبال آن در آیه سوم، به عنوان تأکید این حکم، نخست به مسلمانان دستور مى دهد: «خدا و پیامبرش را اطاعت کنند و از مخالفت او بپرهیزند» (وَ أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا).

و سپس مخالفان را تهدید مى کند که: «اگر از اطاعت فرمان پروردگار سر باز زنند، مستحق کیفر و مجازات خواهند بود و پیامبر(صلى الله علیه وآله)وظیفه اى جز ابلاغ آشکار ندارد» (فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبینُ).

* * *

نکته:

اثرات مرگبار شراب و قمار

گر چه در ذیل آیه 219 سوره «بقره»، جلد دوم تفسیر «نمونه»، بحث هاى فشرده اى پیرامون ضررهاى این دو بلاى اجتماعى ذکر شده است، ولى در اینجا نیز براى تأکید مطلب ـ به عنوان اقتدا به قرآن مجید ـ لازم است نکات دیگرى را یادآور شویم.

این نکات، مجموعه اى است از آمارهاى مختلف، که هر کدام به تنهائى به اندازه یک بحث مشروح براى بیان عمق و عظمت این زیان ها گویا است:

1 ـ به موجب آمارى که در «انگلستان» درباره جنون الکلى انتشار یافته، و این جنون با جنون هاى دیگر در آن مقایسه شده، چنین به دست آمده که در برابر 2249 دیوانه الکلى، فقط 53 نفر دیوانه به علل دیگر وجود داشته است!(9)

2 ـ به موجب آمار دیگرى که از تیمارستان هاى «آمریکا» به دست آمده،
85 درصد از بیماران روانى آنها را بیماران الکلى تشکیل مى دهد!(10)

3 ـ یکى از دانشمندان انگلیسى به نام «بنتام» مى نویسد: مشروبات الکلى در کشورهاى شمالى انسان را کودن و ابله، و در کشورهاى جنوبى دیوانه مى کند، سپس مى افزاید: آئین اسلام تمام انواع نوشابه هاى الکلى را تحریم کرده است و این یکى از امتیازات اسلام مى باشد.(11)

4 ـ اگر از کسانى که در حال مستى دست به انتحار یا جنایت زده و خانه هائى را ویران ساخته و خانمان هائى را بر باد داده اند آمارى تهیه شود، رقم سرسام آورى را تشکیل مى دهد.(12)

5 ـ در «فرانسه»، هر روز 440 نفر جان خود را فداى الکل مى کنند!(13)

6 ـ طبق آمار دیگرى تلفات بیمارى هاى روانى «آمریکا» در یک سال، دو برابر تلفات آن کشور در جنگ جهانى دوم بوده است و به عقیده دانشمندان در بیمارى هاى روانى «آمریکا» مشروبات «الکلى» و «سیگار» نقش اساسى داشته اند!(14)

7 ـ به موجب آمارى که توسط یکى از دانشمندان به نام «هوگر» به مناسبت بیستمین سالگرد «مجله علوم» ابراز شد، 60 درصد قتل هاى عمدى، 75 درصد ضرب و جرح، 30 درصد جرائم ضد اخلاقى (از جمله زنا با محارم!) 20 درصد جرائم سرقت، مربوط به الکل و مشروبات الکلى بوده است و به موجب آمارى از همین دانشمند 40 درصد از اطفال مجرم داراى سابقه اثر الکلیت هستند.(15)

8 ـ از نظر اقتصادى تنها در «انگلستان» زیان هاى ناشى از طریق غیبت کارگران از کار به خاطر الکلیسم به 50 ملیون دلار در سال (تقریباً 1750 میلیون تومان) برآورد شده است، که این مبلغ به تنهائى مى تواند هزینه ایجاد هزاران کودکستان، دبستان و دبیرستان را تأمین کند.(16)

9 ـ به موجب آمارى که درباره زیان هاى مشروبات الکلى در «فرانسه» انتشار یافته: الکل 137 میلیارد فرانک در سال بر بودجه «فرانسه»، غیر از خسارات شخصى به شرح زیر تحمیل مى کند:

60 میلیارد فرانک خرج دادگسترى و زندان ها.

40 میلیارد فرانک خرج تعاون عمومى و خیریه.

10 میلیارد فرانک مخارج بیمارستان ها براى الکلى ها.

70 میلیارد فرانک هزینه امنیت اجتماعى!

و به این ترتیب، روشن مى شود: تعداد بیماران روانى، بیمارستان ها، قتل ها و نزاع هاى خونین، سرقت ها، تجاوزها و تصادف ها با تعداد مِى خانه ها تناسب مستقیم دارد.(17)

10 ـ بزرگ ترین مؤسسات آمارگیرى «آمریکا» ثابت کرده است قمار در 30 درصد جنایت ها دخالت مستقیم دارد.

و به موجب آمار دیگرى که در زمینه جرائم قماربازان منتشر شده، با نهایت تأسف مى بینیم:

90 درصد جیب برى.

50 درصد جرائم جنسى.

10 درصد فساد اخلاق.

30 درصد از طلاق ها.

40 درصد از ضرب و جرح ها.

و 5 درصد از خودکشى ها، به خاطر قمار صورت گرفته است.(18)

* * *


1 ـ «درّ المنثور»، جلد 2، صفحه 315، دار المعرفة، مطبعة الفتح جده، طبع اول، 1365 هـ ق ـ «فتح القدیر»، جلد 2، صفحه 75، عالم الکتب ـ «المیزان»، جلد 6، صفحه 132، انتشارات جامعه مدرسین قم ـ «مسند احمد»، جلد 1، صفحات 181 و 186، دار صادر بیروت ـ «جامع البیان»، جلد 7، صفحه 46، دار الفکر بیروت، 1415 هـ ق ـ «اسباب النزول» واحدى نیشابورى، صفحه 138، مؤسسه حلبى و شرکا، قاهره، 1388 هـ ق و بسیارى از تفاسیر دیگر.

2 ـ بقره، آیه 219.

3 ـ نساء، آیه 43.

4 ـ تفسیر «المنار»، جلد 7، صفحه 50 ـ «فى ظلال القرآن»، جلد 3، صفحه 33، دار احیاء التراث العربى، بیروت، طبع پنجم، 1386 هـ ق ـ «سنن نسائى»، جلد 8، صفحه 286، دار الفکر بیروت، طبع اول، 1348 هـ ق ـ «مسند احمد»، جلد 1، صفحه 53، دار صادر بیروت ـ «سنن ابى داود»، جلد 2، صفحه 182، دار الفکر بیروت، طبع اول، 1410 هـ ق ـ «سنن ترمذى»، جلد 4، صفحه 320، دار الفکر بیروت، طبع دوم، 1403 هـ ق.

5 ـ تفسیر «المنار»، جلد 7، صفحه 51 ـ تفسیر «قرطبى»، جلد 6، صفحه 286، مؤسسة التاریخ العربى، بیروت، 1405 هـ ق ـ «درّ المنثور»، جلد 2، صفحه 315، دار المعرفة، مطبعة الفتح جدة، طبع اول، 1365 هـ ق ـ «فتح القدیر»، جلد 2، صفحه 74، عالم الکتب.

6 ـ درباره «انصاب و نصیب» در جلد چهارم همین تفسیر، ذیل آیه 3 سوره «مائده» بحث شده است.

7 ـ در حاشیه تفسیر «طبرى»، جلد 7، صفحه 31 ـ همین حدیث در تفسیر «نور الثقلین»، جلد 1،
صفحه 669، مؤسسه اسماعلیان قم، طبع چهارم، 1412 هـ ق از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده است ـ «وسائل الشیعه»، جلد 25، صفحه 320 (آل البیت) ـ «مستدرک»، جلد 17، صفحات 43، 47، 56 و 63 (آل البیت) ـ «بحار الانوار»، جلد 47، صفحه 217، جلد 63، صفحه 490، جلد 66، صفحه 153، و جلد 74، صفحه 47 و جلد 76، صفحه 148 ـ تفسیر «عیاشى»، جلد 1، صفحه 366 (چاپخانه علمیه، تهران، 1380 هـ ق) ـ «عوالى اللآلى»، جلد 2، صفحه 148 (انتشارات سید الشهداء، قم، 1405 هـ ق).

8 ـ درباره کیفیت «ازلام» مشروحاً در جلد چهارم تفسیر «نمونه»، ذیل آیه 3 سوره «مائده» بحث کرده ایم.

9 و 10 ـ کتاب «سمپوزیوم الکل»، صفحه 65.

11 ـ تفسیر «طنطاوى»، جلد 1، صفحه 165.

12 ـ «دائرة المعارف فرید وجدى»، جلد 3، صفحه 790.

13 ـ «بلاهاى اجتماعى قرن ما»، صفحه 205.

14 ـ مجموعه انتشارات «نسل جوان».

15 ـ «سمپوزیوم الکل»، صفحه 66.

16 ـ مجموعه انتشارات «نسل جوان»، سال دوم، صفحه 330.

17 ـ نشریه «مرکز مطالعه پیشرفت هاى ایران» (درباره الکل و قمار).

18 ـ نشریه «مرکز مطالعه پیشرفت هاى ایران» (درباره الکل و قمار).